Sonntag, 27. Januar 2013

دو روزنامه نگار در ایران بازداشت شدند

Two journalists detained in Iran
 
گزارش‌ها از تهران حاکی است که میلاد فدایی اصل، دبیر سرویس سیاسی خبرگزاری کار ایران، ایلنا و سلیمان محمدی، خبرنگار صفحه حوادث روزنامه «بهار» بازداشت شده‌اند.همسر فدایی اصل در صفحه فیس بوک خود اعلام کرده است که این روزنامه‌نگار شب شنبه، هفتم بهمن و هنگام بازگشت به خانه توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده و تاکنون خبری از او نشده است. درهمین حال، وب‌سایت کلمه، پایگاه مخالفان دولت گزارش کرده است که سلیمان محمدی نیز شب گذشته بازداشت شده و با وجود پیگیری‌های خانواده‌اش، تاکنون توضیحی درباره دلیل بازداشت این روزنامه‌نگار اعلام نشده است.

چونکه ما تاریخمان بر باد رفت

Historically gone with the wind

چونکه ما تاریخمان بر باد رفت ،
هستی و فرهنگمان بر خاک رفت،
کاوه وآرش همانجا خاک شد،
پهلوان کشورم عباس شد،
جای کوروش را علی آمد گرفت،
کل آن آتشکده آتش گرفت،
رستم و سهراب ها گم می کنیم،
تازی ناموس خود بت می کنیم،
نقش رستم ، تخت جمشید خاک شد،
کربلا و کاظمین آباد شد،
رسم زرتشت را اگر دانی که چیست،
عید ما جشن غدیر و فطر نیست
ای عزیزان جملگی همت کنیم
سنت اعراب خاکستر کنیم

Mittwoch, 23. Januar 2013

مجازات دزدی در حقوق کیفری اسلامی

Execution of a government's worst-operation in the 21st Century
 


 

for birthday of neda agha soltan

 
An evil wilt homeland flowers and hearts to create panic, but to open the eyes of Neda Agha-Soltan
Not,
Conscience,
dont sleepy!

آیا اعدام در ایران یک تفریح است ؟

Fear of that day, that the execution of the event go to entertainment to watch!

از آن روز بترسیم که مردم برای تفریح و سرگرمی به جای سینما وپارک و کوهستان به تماشای مراسم اعدام بروند!


دراینکه حکومت اعدامها را به طور علنی انجام می دهد تا ترس و رعب ایجاد کند تردیدی نیست ولی مساله مهم واکنش مردم است که متاسفانه درهمه موارد با استقبال بسیار زیاد مردم روبرو شده است. عده ای تماشای جان کندن یک انسان را تبدیل به یک تفریح نموده اند به خصوص برای بچه های کوچک که این صحنه تاثیر بسیار بدروانی بر آنها خواهد داشت.
اگر استقبال مردم از این مراسم اعدام درملا عام افزایش یابد کم کم روزی می رسد که بساط فروش اغذیه و دست فروشی هم درکنار آن برپا می شود و عملا مراسم اعدام تبدیل به جایی برای تفریح مثل سینما و پارک و کوهستان خواهد شد. از این روز بترسیم. این روز ممکن است خیلی نزدیک باشد.

ترانه خون ارغوان ها، با صدای بهاره هدایت(bahareh hedayat)

http://www.youtube.com/watch?v=GXr4-F4tuZY

زده شعلــــه در چمــــن در شــب وطــن خون ارغوان ها
تو ای بانگ شـور افکـن تـا سحــر بــزن شعله تا کران ها
که در خون خستـه گــان دل شکسته گان آرمیـده طـوفــان
بـــه آینـــده گـــان نگـــر در زمــان نگــر بر دمیده طوفـان

قفس را بسوزان رها کن پرندگان را بشارت دهندگان را
کـه لبخنـد آزادی خـوشــه ی شــادی بــا سحــر بــرویــد
سرود ستـاره را مــوج چشمـــه بــا آهـــوان بــگـویــــد


ستـاره ستیــزد و شـب گــریــزد و صبـح روشــن آیــد
زند بال و پر زنـو آن کبــــوتــــر و ســوی میهــن آیـــد
گرفته تمـام شـب شاخه ای به لب سرخ و گرده افشان
پرد گرده گسترد دانــــه پــــرورد ســر زنـــد بهـــاران

قفس را بسوزان رها کن پرندگان را بشارت دهندگان را
کـه لبخنـد آزادی خـوشــه ی شــادی بــا سحــر بــرویــد
سرود ستـاره را مــوج چشمـــه بــا آهـــوان بگـــویــــد

Dienstag, 22. Januar 2013

همسر نسرین ستوده: از فشارها خسته نشویم آزادی ارزان به دست نمی آید


 
Nasrin Sotoudeh's husband: do not get tired of the pressure release will not come cheap
 



نسرین اولین باری که به زندان رفت از محل کارش احضار شد و رفت و ما هیچ وقت صحنه جدایی نسرین از بچه ها را نداشتیم این اولین بار بود که نسرین باید در خانه از بچه ها جدا می شد، خصوصا که بچه ها انتظار داشتند که مادرشان برای هفته ها کنارشان حضور داشته باشد، این وحشتناک ترین و غیر انسانی ترین رفتاری بود که با یک مادر و فرزندانش انجام دادند و تمام بعدازظهر این بچه ها گریه می کردند و چسبیده بودند به مادرشان تا لحظه ای که در زندان باز شد و نسرین به زندان برگشت....

اعدام در ملاء عام

نمايندگان مجلس ایران : اعدام در ملاء عام، ضامن امنيت روانی کشور است


• کسانی که توان ديدن اعدام را ندارند، برای تماشا نروند
• حذف اعدام، پرستيژ حقوق بشری برخی کشورها شده است.
• اثربخشی اعدام های در ملاء عام زياد است
•اعدام در ملاء عام از وحشت می کاهد


آیا اصل موضوع اعدام درست است ؟! که نمایندگان مجلس در پی امنیت روانی کشور باشند.

اعتراضات علیه اعدام های پی در پی در ایران


 Protesten tegen executies in Iran

     در لندن و چندین شهر اروپا، آمریکا و کانادا برگزار شد: تظاهرات در اعتراض به اجرای حکم اعدام در ایران         

صدای موج سبز لندن همصدا با شبکه همبستگی برای حقوق بشر در ایران ، یکم بهمن ماه- بیستم ژانویه- تظاهراتی را در اعتراض به اجرای حکم اعدام در ایران برگزار کرد.این تظاهرات از سوی حدود ٢٥ سازمان، نهاد، انجمن و یا جنبش که به شبکه همبستگی برای ایران معروف است، در چندین شهر در اروپا، آمریکا و کانادا در روزهای ٣٠ دی ماه و یکم بهمن ماه برگزار شد.اعضای صدای موج سبز و انسان دوستان، امروز و دیروز با تجمع در شهرهای لندن، نیوکاسل و کاردیف اعتراض خود را به اجرای احکام اعدام توسط حکومت جمهوری اسلامی نشان دادند.در تجمع صدای موج سبز در لندن که در میدان پارلمان این شهر برگزار شد، ایرانیان با سر دادن شعارهایی همچون "اعدام بس است"، "مرگ بر خامنه ای، مرگ براصل ولایت فقیه"، "رفراندم، دین از سیاست جداست"، و "زندانی سیاسی آزاد باید گردد" اعتراض خود را به حکومت جمهوری اسلامی و رفتار های اخیر این حکومت نسبت به زندانیان ، به خصوص زندانیان سیاسی نشان دادند.در این تجمع همچنین ریحانه اسماعیلی یکی از اعضای صدای موج سبز گفت: رژیم جمهوری اسلامی از اعدام به عنوان سلاحی برای در هم شکستن و سرکوب وحشیانه مبارزان استفاده می کند.اسماعیلی با تاکید بر محکوم کردن نظام ولایتی- فقاهتی جمهوری اسلامی افزود: ما با صدای بلند حکم اعدام زانیار و لقمان مرادی، جابر آلبوشوکه، مختار آلبوشوکه، هادی راشدی هاشم شعبانی نژاد، محمدعلی عموری نژاد و دیگر زندانیان سیاسی که در بیدادگاههای حکومت صادر شده است را محکوم می کنیم.جمهوری اسلامی در ماههای اخیر فشار خود را بر مخالفان سیاسی، فعالان کارگری و اقلیت های مذهبی و دینی افزایش داده است .تایید حکم اعدام ٥ هموطن عرب ایرانی توسط دیوان عالی جمهوری اسلامی ، تایید حکم زانیار و لقمان مرادی در هفته اخیر و اجرای حکم اعدام برای دو تن از زورگیران در تهران، واکنش فعالان حقوق بشر را برانگیخته است.گفته می شود در حال حاضر بيش از ۴۰ زندانی عقيدتی ، در زندانهای جمهوری اسلامی محکوم به اعدام هستند.

Mittwoch, 9. Januar 2013

وجدان تو كجاست؟ (نوشته یک هموطن اقلیت مذهبی)

این نوشته یک هموطن اقلیت مذهبی است. !
یاد داشتی برای هموطنان مسلمانمان:
لحظه‌اي فرض كن كه در كشوري دنيا مي‌آمدي كه:
مسلمانان اقليت و جپرقوظيان اكثريت بودند
مسلمانان حق داشتن روزنامه و تلويزيون خاص خود را نداشتند
مسلمانان براي اينكه كتب ديني خود را چاپ كنند مجبور بودند كه آن را به وزارت ارشاد جپرقوظيان بسپارند تا مورد مميزي قرار گيرد.وزارت ارشاد جپرقوظيان قرآن را مورد مميزي قر...ار مي‌داد و بخش‌هاي زيادي از آن را سانسور مي‌كرد و بخش‌هاي باقي مانده را با تغييرات فراوان چاپ مي‌كرد.
در رستوران‌ها فقط گوشت خوك سرو مي‌شد و اگر كسي گوشت گوسفند مي‌خورد دستگير شده و شلاق مي‌خورد.
ماه رمضان غذا و آب نخوردن در مكان‌هاي عمومي قدغن بود و ماموران ويژه در اين ماه به صورت رندم افراد را در خيابان مي‌گرفتند و مجبور مي‌كردند كه يك قلپ آب بخورد و اگر امتناع مي‌كرد او را به كلانتري برده و اعمال قانون! مي‌كردند.

در تمام رستوران‌ها و فست فود‌ها
نوشيدني الكلي سرو مي‌شد و اگر كسي مي‌خواست به جاي آن آب بنوشد فوراً بازداشت شده و هشتاد ضربه شلاق اعمال قانون مي‌شد.جپرقوظيان معتقد بودند كه لباس‌هايي با رنگ‌ها مشكي، قهوه‌اي و سورمه‌اي تحريك آميز است و تنها رنگ‌هاي مجاز براي پوشاك نارنجي، صورتي و فسفري بود.آخوندهاي مسلمان حق پوشيدن عبا و شلوار بلند را نداشتند بلكه بايد شلوارك مي پوشيدند. در غير اينصورت حق بيرون آمدن از خانه را نداشتند. چرا كه در انظار عمومي آدمم بايد به قوانين جامعه احترام بگذارد، حالا مي‌خواهد در خانه‌ي شخصي خودش هر فسق و فجوري بكند بكند.شهادت مسلمانان درباره جپرقوظيان ارزش قانوني نداشت. ديه ي آنها كمتر از ديه‌ي جپرقوظيان بود و مسلمان از جپرقوظ ارث نمي‌برد.

مسلمانان حق بنا كردن مسجد نداشتند، اما در هر كوچه و خيابان شهر يك عدد معبد باشكوه و مجلل جپرقوظيه احداث مي‌شد كه در مجموع چهار نفر و نصفي عبادت كننده داشت و
صبح و ظهر و شب و نصفه شب با صداي بلند آهنگ ليلافروهر پخش مي‌كرد.كلاً يكي دو ماه از سال كل برنامه‌هاي تلويزيون كشور عبارت بود از آهنگ‌هاي ليلا فروهر و از همه‌ي معابد جپرقوضيه تا پاسي از شب گذشته همين آهنگ‌ها با صداي بلند پخش مي‌شد.اگر از خانه‌اي صداي قرآن يا نوحه به گوش مي‌رسيد پليس 110 به آنها تذكر مي‌داد و اگر براي بار دوم به گوش مي‌رسيد پليس آنها را بازداشت كرده و اعمال قانون مي‌كرد.
مسلمان حق نداشت كه بدون اجازه‌ي زن خود از خانه بيرون برود،‌ بدون اجازه‌ي او تحصيل كند يا شغلي داشته باشد.زنان آخوندهاي مسلمان حق داشتند كه 4 تا شوهر داشته باشند و اگر فرزندي حاصل مي‌شد با يك آزمايش ژنتيك ساده پدر نوزاد مشخص مي‌شد.زنان آخوندهاي مسلمان قانوناً حق داشتند كه در صورتي كه شوهرشان به خوبي خدمات جنسي ارائه ندهد و تمكين نكند او را با چوب مسواك طوري كه قرمز و كبود نشود كتك بزنند چرا كه به خير و صلاح خودش است.

اگر يك دانش آموز مسلمان مي‌خواست در كنكور سراسري ثبت نام كند مجبور بود فرمي را پر كند كه در آن دين فرد پرسيده شده بود و تنها گزينه‌هايي كه مي‌توانست در برگه علامت بزند عبارت بودند از: جپرقوظيه، وهابي،‌ بهايي!همين پرسش از دين در هنگام استخدام، گزينش، اخذ پاسپورت، باز كردن حساب بانكي، كانديداتوري مجلس، و غيره نيز انجام مي‌شد.اگر جپرقوظي‌اي با تحقيق و مطالعه مباحثه به اين نتيجه مي‌رسيد كه بايد جپرقوظيت را كنار بگذارد و به اسلام بگرود بايد اين كار را كاملاً مخفيانه مي‌كرد وگرنه
اعدام مي‌شد.

....هموطن مسلمان ! اگر تصور چنين وضعيتي براي تو مضحك و غريب است، براي ما غيرمسلمانان يك واقعيت است كه داريم در آن زندگي مي‌كنيم و با گوشت و پوست خود آن را لمس مي‌كنيم.
هموطن من! به من نگو كه اينجا اكثريت با مسلمانان است و هر جامعه‌اي قانون خودش را دارد و اگر آن را نمي‌پسندي از اين كشور برو! اينجا وطن من هم هست، و من هم به اندازه‌ي تو در آن حق زندگي، تحصيل، كار، مراودات اجتماعي، ارتباطات، تبليغ و فعاليت دارم.
اينجا وطن من هم هست. وطني كه تو به بهانه اكثريت بودن، تمام منابعش را ( كه سهم من هم هست) مصرف مي‌كني تا چنين جهنمي براي من بسازي.
وجدان تو كجاست؟

Dienstag, 1. Januar 2013

فاجعه آموزش و پرورش در نسل جدید



یک مساله ریاضی کلاس اول در مدارس ایران :
امام مهدی امام دوازدهم ، امام حسین امام سوم ماست ، چند امام دیگر می آیند تا 12 امام کامل شوند ؟
این فاجعه هولناک را به آموزش و پرورش ایران تسلیت میگویم .