Samstag, 5. Oktober 2013

یادم باشد ...

یادم باشد حرفی نزنم كه به كسی بر بخورد
نگاهی نكنم كه دل كسی بلرزد
خطی ننویسم كه آزار دهد كسی را...
یادم باشد كه روز و روزگار خوش است
وتنها دل ما دل نیست...
یادم باشد جواب كین را با كمتر از مهر و جواب
دو رنگی را با كمتر از صداقت ندهم...
یادم باشد باید در برابر فریادها سكوت كنم
و برای سیاهی ها نور بپاشم...
یادم باشد از چشمه درسِِ خروش بگیرم
و از آسمان درسِ پـاك زیستن...
یادم باشد سنگ خیلی تنهاست...
یادم باشد باید با سنگ هم لطیف رفتار كنم مبادا دل تنگش بشكند...
یادم باشد برای درس گرفتن و درس دادن به دنیا آمده ام ...
نه برای تكرار اشتباهات گذشتگان...
یادم باشد زندگی را دوست دارم...
یادم باشد هر گاه ارزش زندگی یادم رفت در چشمان حیوان بی زبانی كه به سوی قربانگاه می رود زل بزنم تا به مفهوم بودن پی ببرم...
یادم باشد می توان با گوش سپردن به آواز شبانه ی دوره گردی كه از سازش عشق می بارد به اسرار عشق پی برد و زنده شد...
یادم باشد معجزه قاصدكها را باور داشته باشم...
یادم باشد گره تنهایی و دلتنگی هر كس فقط به دست دل خودش باز می شود...
یادم باشد هیچگاه لرزیدن دلم را پنهان نكنم تا تنها نمانم...
یادم باشد هیچگاه از راستی نترسم و نترسانم...
یادم باشد از بچه ها میتوان خیلی چیزها آموخت...
یادم باشد پاکی کودکیم را از دست ندهم...
یادم باشد زمان بهترین استاد است...
یادم باشد قبل از هر کار با انگشت به پیشانیم بزنم تا بعدا با مشت بر فرقم نکوبم...
یادم باشد با کسی انقدر صمیمی نشوم شاید روزی دشمنم شود...
یادم باشد با کسی دشمنی نکنم شاید روزی دوستم شود...
یادم باشد قلب کسی را نشکنم...
یادم باشد زندگی ارزش غصه خوردن ندارد...
یادم باشد پلهای پشت سرم را ویران نکنم...
یادم باشد امید کسی را از او نگیرم شاید تنها چیزیست که دارد...
یادم باشد که عشق کیمیای زندگیست...
یادم باشد كه ادمها همه ارزشمند اند و همه می توانند مهربان و دلسوز باشند...
یادم باشد زنده ام و اشرف مخلوقات...
من وتو یعنی عشق ، عشق یعنی ما، ما یعنی خوشبختی!

Donnerstag, 22. August 2013

قدمت شراب سازی در ایران به شهادت یک کوزه


پنجشنبه ششم ماه ژوئن 1996. روزنامه نیویورک تایمز چاپ غرب امریکا، در صفحه اول خود، سمت راست عکس یک کوزه دهن گشاد از گل پخته را منتشر کرد.
میدانید در زیر این عکس چی نوشت؟
زیر این کوزه نوشته شده بود: به شهادت این کوزه، قدمت شراب سازی درایران به پنچ هزار سال پیش از میلاد مسیح باز می گردد. این کوزه را باستانشناسان در ارومیه که خودتان میدانید انگور آن شهرت دارد، از زیر خاک بیرون کشیدند و رسوبات کوزه که از جنس سفال است نشان از تاریخ اولین شراب ساخته شده در جهان را دارد. خانم دکتر "مری ام. وگتس" استاد مردم شناسی کالج "ویلیام مری" در ایالت ویرجینای این کوزه سفالی را در ویرانه های آشپزخانه خانه ای در دهی زیر خاک خفته به نام "حاجی فیروز" نزدیک ارومیه فعلی کشف کرده و آن را با خود به امریکا برد.
رسوبات این کوزه در دانشگاه پنسیلوانیا تحت نظارت پروفسور "پاتریک ای. مک گاورن" استاد باستان شناسی این دانشگاه مورد تجزیه قرار گرفته و ثابت شد که این کوزه جای شراب بوده است. دو نکته هنوز مشخص نشده است: اول آنکه شراب از نوع سفید بوده یا قرمز؟ و دوم آن که انگور که دراین کوزه تبدیل
به شراب شده از نوع انگور وحشی بوده یا انگور پرورش یافته که اکنون در صنعت شراب سازی به کار می رود.همان روزنامه، در زیر عکس اضافه کرده است: تا کنون تصور می شد که قدیمی ترین رد پای ساخت مشروب الکلی به سه هزار تا سه هزار و پانصد سال پیش از میلاد مسیح میرسد و مدرک این اطلاع باز هم کوزه سفالینی بوده است که در حوالی "گودین تیه" همدان واقع در ایران پیدا شده و در آن رسوبات آبجو کشف شده است. گودین تپه در عهد تمدن سومری ها محل داد و ستد و بازرگانی اهالی این منطقه از آسیای غربی بوده است. پروفسور "مک گارون" در مصاحبه ای که در پایان خبر آمده است اظهار داشته:
"اینکه تردیدی نیست که کشاورزان ناحیه حاجی فیروز در هف یا هفت هزار و چهار صد سال پیش طرز ساخت و نگهداری شراب را میدانسته اند. این کشف تازه ترین سندی است که در دست ماست و قدمت شراب سازی را در مملکتی که امروز نام آن ایران است به هفت هزار و چهار صد سال می رساند. یعنی به دورانی که هنوز باکوس خدای شراب یونانیان متولد نشده بود و بشر سوار کاری، حفر چاه و نوشتن را نمی دانست.
این همه از شرب مدام و شراب که در شعر ایران موج می زند و غزل های حافظ سرمست از آنست

ساقی به نور باده برافروز جام ما
مطرب بزن که کار جهان شد به کام ما
.....
میخواره و سرگشته و رندیم و نظر باز
انکس که چو ما نیست در این شهر کدامست؟
.....
تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود
سرما خاک ره پیر مغان خواهد بود.

 

Sonntag, 21. Juli 2013

سیاست یعنی چه ؟

 
یك روز یک پسر کوچولو که می خواست انشا بنویسه از پدرش می پرسه: پدرجان ! لطفا برای من بگین سیاست یعنی چی ؟
پدرش فکر می کنه و می گه :بهترین راه اینه که من برای تو یک مثال در مورد خانواده خودمون بزنم که تو متوجه سیاست بشی
من حکومت هستم، چون همه چیز رو در خونه
من تعیین می کنم
مامانت جامعه هست، چون کارهای خونه رو اون اداره میکنه
کلفت همون ملت فقیر و پا برهنه هست، چون از صبح تا شب کار می کنه وهیچی نداره
تو روشنفکری چون داری درس می خونی و پسر فهمیده ای هستی
داداش کوچیکت هم که دو سالش هست، نسل آینده است
امیدوارم متوجه شده باشی که منظورم چی هست و فردا بتونی در این مورد بیشتر فکر کنی
پسر کوچولو نصف شب با صدای برادر کوچیکش از خواب می پره. می ره به اتاق برادر کوچیکش و می بینه زیرش رو کثیف کرده و داره توی خرابی خودش دست و پا می زنه. می ره توی اتاق خواب پدر و مادرش و می بینه پدرش توی تخت نیست و مادرش به خواب عمیقی فرو رفته و هر کار می کنه مادرش از خواب بیدار نمی شه. می ره تو اتاق کلفتشون که اون رو بیدارکنه، می بینه باباش توی تخت کلفتشون خوابیده .....؟؟؟؟ میره و سر جاش می خوابه و فردا صبح از خواب بیدار می شه
فردا صبح باباش ازش می پرسه: پسرم! فهمیدی سیاست چیه؟ پسر می گه: بله پدر، دیشب فهمیدم که سیاست چی
:
سیاست یعنی اینکه حکومت، ترتیب ملت فقیر و پا برهنه رو می ده، درحالی که جامعه به خواب عمیقی فرورفته
و روشنفکر هر کاری می کنه نمیتونه جامعه رو بیدار کنه، در حالیکه نسل آینده داره توی كثافت دست و پا می زنه
...





Freitag, 21. Juni 2013

بدترین نوع بیسواد، بیسواد سیاسی است ؛ ...

بدترین نوع بیسواد، بیسواد سیاسی است ؛ وی کور و کر است .
درک سیاسی ندارد و نمی‌داند که هزینه‌های زندگی از قبیل قیمت نان، مسکن، دارو و درمان همگی وابسته به تصمیمات سیاسی هستند.
او حتی به جهالت سیاسی خود افتخار کرده، سینه جلو می‌اندازد و میگوید که …: “از سیاست بیزار است” .
چنین آدم سبک ‌مغزی نمی‌فهمد که بی‌توجهی به سیاست است که زنــان فــاحــشه و کــودکان خــیابانــی می‌سازد ،
 قتــل و غــارت را زیاد می‌کند  و از همه بدتر بر فساد صاحبان قدرت می‌افزاید …
برتولت برشت
 
Worst illiterate is the political illiterate, he is blind and deaf.
Knows no political understanding and living expenses such as the cost of food, shelter, medicine and health are all dependent on political decisions.
He even had the honor of his political ignorance, front chest pockets and says ... "It is the policy of hate."
These guys figured out that ignoring the politics of idiocy that makes prostitutes and street children,
  Worse increases killing and looting and corruption authorities said ...
Bertolt Brecht

Samstag, 25. Mai 2013

همه ازکوروش و جمشید چه مستیم

دیر بازیست در این شهر شلوغ,هر کجا می نگرم
غنچه ها پژمرده اند  چهره ها افسرده اند
نفسی هست ولیکن  همه دل ها مرده اند
هدفی هست اگر،نیست به جز لقمه نانی
شرفی هست اگر در گرو جاه و مقامی.

همه افسرده و غمگین همه سرخورده از این دین
همه تسلیم به تقدیر همه محکوم به تحقیر
نه امیدی ا ست به ماندن ونه شوقی است به رفتن
همه مغروراز ان چیز که بودیم و از ان کار که کردیم

همه ازکوروش و جمشید چه مستیم
غافل از این سخن تلخ که
" امروز"

در اندیشه تاریخ
کجائیم ؟ چه هستیم ؟  که هستیم؟


 

 

Dienstag, 7. Mai 2013

گزینش واقعی و علمی حافظه کوتاه مدت

1.در مرحله اول، تعداد 12 عکس به شما نشان داده می شود. سعی کنید به خاطر بسپارید.
2.در مرحله دوم هم، تعداد 12 عکس به شما نشان داده می شود. سعی کنید به خاطر بسپارید
3. در مرحله سوم ،  تعداد 48 عکس به شما نشان داده می شود. سعی کنید اگر آن عکس را در مرحله اول و یا دوم دیده ایدو یا اینکه در هیچکدام مرحله آن عکس را ندیده اید، در پایین همان عکس آنرا کلیک کنید تا عکس بعدی را ببینید.
 
در آخر، نتیجه و نمره صحیح این گزینش را مشاهده خواهید کرد

Sonntag, 28. April 2013

زمان نمی ایستد و لحظه ها میروند.....

زمان نمی ایستد و لحظه ها میروند قدر زندگی و باهم بودن را بیشتر بدانیم
Time never stops and the moment they learn how to live together



Montag, 15. April 2013

god doesnt make mistakes


اینترنت در صدر اسلام

باعرض پوزش ، مطلب جوک نیست واقعیه
اینترنت در صدر اسلام
امام جمعه اردبیل : chat در صدر اسلام هم بوده ،
اصلا شما تو نماز نیت می کنی، connect می شی !
نماز میخونی، با خدا chat می کنی ،
یه هو می گوزی ، disconnect می شی !

ایران عزیز (my Iran)

 

Mittwoch, 20. März 2013

happy new year 1392



بر سر سفره ى احساس ، اگر جايى بود ، سخن ساده ي تبريك مرا جاي دهيد ؛ سين هشتم ، سخن ساده ي تبريك من است ! جا سر سفره اگر نيست ، به دلها بدهید ؛ سال نو مبارك


Freitag, 15. März 2013

کاریکاتور/ بیهوش بشید لطفاً!

بررسی‌ها نشان می‌دهد بسیاری از بیمارستا‌ن‌ها و مراکز درمانی کشور با کمبود جدی داروهای بیهوشی روبه‌رو هستند.

Dienstag, 12. März 2013

آدمی اگر پیامبر هم باشد از زبان مردم آسوده نیست، زیرا :

آدمی اگر پیامبر هم باشد از زبان مردم آسوده نیست، زیرا :
اگر بسیار کار کند، می‌گویند احمق است !
اگر کم کار کند، می‌گویند تنبل است!
اگر بخشش کند، می‌گویند افراط می‌کند!
... اگر جمعگرا باشد، می‌گویند بخیل است!
اگر ساکت و خاموش باشد می‌گویند لال است!!!
اگر زبان‌آوری کند، می‌گویند ورّاج و پرگوست ..!
اگر روزه برآرد و شب‌ها نماز بخواند می‌گویند ریاکاراست!!!
و اگر نکند میگویند کافراست و بی‌دین .....!!!
لذا نباید بر حمد و ثنای مردم اعتنا کرد
و جز از خداوند نباید ازکسی ترسید.
پس آنچه باشید که دوست دارید.
شاد باشید ؛ مهم نیست که این شادی چگونه قضاوت شود.
شیخ بهائی

Sonntag, 10. März 2013

پنج دهه بدبختی ....

دهه 50: خدایا کمک کن ؛ انقلاب پیروز بشه تا ما خوشبخت بشیم !!!ا
دهه 60: خدایا کمک کن ؛ جنگ تمووم بشه تا ما خوشبخت بشیم !!!ا
دهه 70: خدایا کمک کن کشورو بازسازی کنیم تا ما خوشبخت بشیم !!!ا
دهه 80: خدایا کمک کن ؛ اصلاحات انجام بشه تا ما خوشبختم بشیم !!!ا
دهه 90: خدایا قربون دستت هیچکاری نکن!!! فقط ازاین بدبخت تر نشیم!!!ا

Samstag, 2. März 2013

آرام آرام .....

آرام آرام دستمزدها را کم کردند و ما متوجه وخامت اوضاع نشدیم...
آرام آرام از کار بیکارمان کردند و ما ...........................................
آرام آرام با دادن یارانه سرمان را شیره مالیدند و اجناس را 4 برابر یارانه به ما فروختند و ما...............................................................

آرام آرام بنزین 100 تومانی را 200 بعد 400 بعد 700 به ما فروختند و ما.................................................
آرام آرام نان لواش 30 تومانی شد 100 تومان, سنگک 200 تومانی شد 800 تومان, بربری 100 تومانی شد 400 تومان و ما........................
آرام آرام شیر 800 تومانی شد 1800 و بعد 2200 و هی کم و زیاد شد تا ما به قیمت 2000 تومان راضی شویم و ما....................................
آرام آرام ماست 2000 تومانی شد 5000 تومان و ما..........................
آرام آرام مرغ 2000 تومانی شد 8000 تومان و بعد 6000 تومان که بابت کاهش 2000 تومانی اش خدا را شکر کنیم و سپاسگزار دولت و حکومت خدمتگزار باشیم و ما........................................................
آرام آرام گوشت 7000 تومانی شد 28000 تومان و ما.........................
آرام آرام قیمت دلار از 1000 رسید به 3700 و سرمایه و داری همه کمتر از نصف شد و تمام قراردادهای خرید و فروش و تجارت و ساخت و ساز و... بخاطر این افزایش,ورشکسته شدند و نابود شدند و نابود شدیم
   
و ما........................................................
آرام آرام اینترنت در حال قطع شدن است
و آرام آرام در حال قطع ارتباطمان با یکدیگر و با دنیای خارج از این زندان بزرگ هستند و چون آرام آرام انجام میدهند باز ما در خواب خوش خرگوشی خود فرو رفته ایم و نمیفهمیم که باید کاری بکنیم و خود را نجات دهیم و دائم در حال رویای خوش دیدن اصلاح این وضعیت از طریق شرکت در انتخابات این نظامِ آرام آرام ....


و چشم باز میکنیم و میبینیم که ما را بیهوش کردند و آرام آرام به همه ما تجاوز کردند و ما.....................................................
نمیفهمیم و به یکدیگر میگوییم نمیدانم چرا بدنم درد میکند!!!!!!؟


و باز آرام آرام

Freitag, 1. März 2013

احمد شهید گزارش جدید در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران

احمد شهید گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران با انتشار متن پیش نویس گزارش خود، از اقدامات جمهوری اسلامی در محدود کردن حقوق اولیه مردم و حتی عدم رعایت قوانین داخلی ایران انتقاد کرد.

این گزارش که روز پنجشنبه منتشر شد اشاره می کند که قوانین انتخابات در ایران رعایت نمی شود و محدودیت های ناموجّه بر شهروندان ایرانی اعمال می شود.

در بخش دیگری از گزارش همچنین به ادامه بازداشت روزنامه نگاران و فعالان اجتماعی اشاره شده و مواردی چون شکنجه و اعدام مورد انتقاد واقع شده است.

Sonntag, 24. Februar 2013

به سلامتی خانم ها "





به نظر من زن همه چیز ماست! ... بدون زن، دنیا هیچ فرقی با ویلون‌زن بدون ویلون، مگسک بدون تفنگ یا سوپاپ بدون قره‌ نی نداشت ... ما به جرات می‌تونیم بگیم که هیچ مساعده‌ای برامون جای زن رو نمی‌تونه بگیره. از آقایون شاعر سوال می‌کنم: چه کسی الهام‌بخش شما بود در اون شب‌های دلنشین مهتابی ... شما چی آقایون طنزپرداز؟ آیا واقعا موافق نیستید که بدون حضور زن‌ها، داستان‌های شما نه‌ دهم جذابیت خودشون رو از دست می‌دادن؟ مگه بهترین لطیفه‌ها اونهایی نیستن که همه نمک‌شون توی دم دراز و فنر دامن‌ها مخفی شده؟ ... به آقایون نقاش هم دیگه نیازی نیست یادآوری کنم که خیلی از آنها فقط به این دلیل اینجا نشستن که بلدن خانم ها رو تصویر کنن...!
▬▬▬▬▬▬▬▬▬ஜ۩۞۩ஜ▬▬▬▬▬▬▬▬▬

برگرفته از کتاب "به سلامتی خانم‌ها" (100 داستان و طنز کوتاه) / آنتوان چخوف / حمیدرضا آتش برآب . بابک شهاب

Freitag, 22. Februar 2013

اون موقع منم طلبه بودم ولی حالا آیت الله ام ... ! ! !

یه روزی کلاغه رو درخت پیتزا می خورد ، روباهه اومد و گفت : چه سری چه دمی، یه آواز بخون ببینم !
کلاغه پیتزا رو زد زیر بغلش و گفت : اون موقع که گولم زدی کلاس دوم بودم ، ولی الآن دیگه لیسانسم !
روباه گفت : می بینم پیر شدی و پروبالت ریخته !
کلاغ تا بال هاشو باز کرد که پُز بده، پیتزا افتاد و روباهه پیتزا رو برداشت و گفت :
اون موقع منم طلبه بودم ولی حالا آیت الله ام ... ! ! !

Donnerstag, 21. Februar 2013

اعتراف وزارت اطلاعات به پروژه اعتراف گیری



Confessions of the project and the oppression of journalists

بیانیه گزارشگران بدون مرز در محکومیت اطلاعیه اخیر وزارت اطلاعات، اعتراض سازمان ادوار تحکیم وحدت به ادامه حصر رهبران جنبش سبز و اعدام ۱۷ نفر در هفته گذشته، مهمترین رویدادهای حقوق بشری این هفته هستند.
سازمان گزارشگران بدون مرز طی اطلاعیه‌ای که روز ۲۰ فوریه، دوم اسفند منتشر شد، به بیانیه وزارت اطلاعات ایران درباره بازداشت و احضار روزنامه‌نگاران اعتراض کرده و این اطلاعیه را "تایید پروژه اعتراف‌گیری و سرکوب روزنامه‌نگاران" دانسته است.

در اطلاعیه وزارت اطلاعات، سازمان گزارشگران بدون مرز در کنار رادیو بین‌المللی فرانسه، دویچه وله، رادیو فردا، بی بی سی و صدای امریکا وابسته به " سازمان جاسوسی دولت انگلیس" و "سرویس‌های اطلاعاتی اروپایی" معرفی شده‌‌اند.

Mittwoch, 20. Februar 2013

جدیدترین علت مرگ و میر در ایران


ذوق مرگ - علت : رفاه بیش از حد بعد از گرانیهای اخیر

زخم بستر - علت : کندی اینترنت برای دانلود مجموعه آثار افتخاری

پارگی روده -علت: خندیدن بیش از حد هنگام تماشای بیست و سی

سکته مغزی- علت : محاسبه قیمت ارز براساس نظر رییس جمهور
(1226تومان) و قیمت آزاد آن

تومور مغزی- علت :تلاش برای درک جدول آمارتورم مورد نظر بانک مرکزی

مننژیت مزمن- علت : تلاش برای گرفتن یارانه اسفند ماه از عابر بانک قبل از واریز

دق مرگ - علت : غصه حاصل از دیدن فقر و جنایت و بیکاری در اروپا
 

Freitag, 15. Februar 2013

بیان انسانیت در یک آهنگ زیبا

I was here (human right)
 

امید رساترین اعتراض

Hope loudest protest
از اختر تا اوین، از رجایی شهر تا کهریزک، از تهران تا زاهدان، از ایران تا هر کجای جهان، همه چیزمان را از ما ستاندند. اما امید را نه. این یکی را نمی شود ستاند. این یکی دست زندانبان نیست. در دست ماست و در دل ما.این یکی با ما می ماند تا روزی که خود نخواهیمش. این یکی در دل ما می درخشد تا روزی که بمیرانیمش. میرمان نیک می دانست که «امید به آینده، رساترین اعتراض است». همین، دلمان را قرص می کند. همین، خاطرمان را جمع می سازد که در دل کوچه اختر، امید موج می زند. اگر امروز از کوکب و نرگس هم می هراسند، دلیلش در همان امیدی است که در دل ساکنان کوی اختر می درخشد.حتی بلوای گرگها بر سر آن تکه استخوان هم نمی تواند مانع از هراسشان از شعله کشیدن این امید باشد. از غل و زنجیر و شکنچه و تجاوز و طناب دارو رعب و وحشت، دریغ نکردند تا سکوت حکفرمت باشد. اما امروز همین سکوت است که می ترساندشان. منطق این سکوت را از پس آن همه ظلم نمی فهمند و این سکوت بی منطق، هراسناک است.
https://balatarin.com/permlink/2013/2/14/3260356

سپاس و ستايش دانشگاه آزاد را .....

سپاس و ستايش دانشگاه آزاد را ، که ترکش موجب بي مدرکي است

و به کلاس اندرش مزيد در به دري ، هر ترمي که آغاز مي شود موجب پرداخت زر است

و چون به پايان رسد مايه ضرر ، پس در هر سال دو ترم موجود و بر هر ترمي شهريه اي واجب .....

از جيب و جان که بر آيد ...... کز عهده خرجش به در آيد

Dienstag, 12. Februar 2013

شکنجه خاموش !

Off torture

بعد از جنگ آمريکا با کره، ژنرال ‌ويليام‌ماير که بعدها به سمت روانکاو ارشد ارتش آمريکا منصوب شد، يکی از پيچيده‌ترين موارد تاريخ جنگ در جهان را مورد مطالعه قرار می‌داد.
حدود ١٠٠٠ نفر از نظاميان آمريکايی در کره، در اردوگاهی زندانی شده بودند که از استانداردهای بين المللی برخوردار بود. زندان با تعريف متعارف تقريباً محصور نبود. آب و غذا و امکانات به وفور يافت می‌شد. از هيچيک از تکنيک‌های متداول شکنجه استفاده نمی‌شد.
 
 
اما بيشترين آمار مرگ زندانيان در اين اردوگاه گزارش شده بود. زندانيان به مرگ طبيعی می‌مردند. امکانات فرار وجود داشت اما فرار نمی‌کردند. بسياری از آن‌ها شب می‌خوابيدند و صبح ديگر بيدار نمی‌شدند. آنها‌يی که مانده بودند احترام درجات نظامی را ميان خود رعايت نمی‌کردند و عموماً با زندانبانان خود طرح دوستی می ريختند.

دليل اين رويداد، سال‌ها مورد مطالعه قرار گرفت و ويليام ماير نتيجه تحقيقات خود را به اين شرح ارائه کرد:
"در اين اردوگاه، فقط نامه هايی که حاوی خبرهای بد بودند به دست زندانيان رسيده می‌شد. نامه‌های مثبت و اميدبخش تحويل نمی‌شدند.
هر روز از زندانيان می‌خواستند در مقابل جمع، خاطره يکی از مواردی که به دوستان خود خيانت کرده‌اند، يا می‌توانستند خدمتی بکنند و نکرده اند را تعريف کنند.
هر کس که جاسوسی ساير زندانيان را می‌کرد، سيگار جايزه می‌گرفت. اما کسی که در موردش جاسوسی شده بود هيچ نوع تنبيهی نمی‌شد. همه به جاسوسی برای دريافت جايزه (که خطری هم برای دوستانشان نداشت) عادت کرده بودند."

تحقيقات نشان داد که اين سه تکنيک در کنار هم، سربازان را به نقطه مرگ رسانده است.
با دريافت خبرهای منتخب (فقط منفی) اميد از بين می‌رفت.
با جاسوسی، عزت نفس زندانيان تخريب می‌شد و خود را انسانی پست می يافتند.
با تعريف خيانت‌ها، اعتبار آن‌ها نزد هم‌گروهی‌ها از بين می‌رفت.
و اين هر سه برای پايان يافتن انگيزه زندگی، و مرگ‌های خاموش کافی بود.

اين سبک شکنجه، شکنجه خاموش ناميده می‌شود.
اين روزها همه فقط خبرهای بد می‌شنوند شما چطور؟
اين روزها هيچ‌کس به فکر عزت نفس نيست شما چطور؟
اين روزها همه در فکر زيرآب زدن بقيه هستند شما چطور؟
اين روزها همه احساس می‌کنند در زندانی بدون ديوار دوران بی پايان محکوميت خود را می‌گذرانند
شما چطور ......؟

Sonntag, 10. Februar 2013

این بچه ها نه کارمند بی بی سی بودند تا حقوق بگیر آن

Our children do not have an interview with the BBC
BBC employees are not
It is not paid


 
اسدالله امرایی،پدر امیلی امرایی یکی از روزنامه نگاران بازدداشتی در فیس بوکش می نویسد:بچه‌های ما نه با بی بی سی مصاحبه کرده اند نه کارمند آنند نه مزد بگیر آن نه دسترسی به اطلاعات محرمانه دارند. علتش هم اظهر من الشمس است، اطلاعات محرمانه را به محرم‌ها می‌دهند . بخش اعظم آنها هم که در سرویس‌های فرهنگی کار می‌کنند.اما دوستانی که خودشان حاشیه امن طرفداری از دولت و مشخصاً شخص احمدی‌نژاد را دارند خیلی راحت با بی بی سی مصاحبه می‌کنند.
این حرف‌هایی هم که در برخی سایت‌های مدعی اسلام و ارزش و اصول به بچه‌های ما نسبت داده‌اند بر خلاف آموزه‌های اسلام و دین و جوانمردی‌‌ست که غیبت را از زنا و مردارخواری بدتر می‌داند و خلاف آیین دادرسی مدنی ست که پیش از اثبات اتهام و جرم نسبت دادن هر اتهامی خودش عمل مجرمانه است.. بیشتر هم تبلیغ برای بی‌بی سی است که ایها الجماعت چه نشسته‌اید که ماهی ده‌هزار دلار می‌دهند!!! البته واحد رایج پول در انگلیس پوند است. یا شمردن بلد نیستید یا دلار ندیده‌اید. گمانم مائو بود که می‌گفت باد نکارید!

Freitag, 8. Februar 2013

15 روزنامه نگار بازداشت شده ممنوع الملاقات شدند


15journalists arrested,No visitors were

بعد از نزدیک به دو هفته بی خبری، خانواده های روزنامه نگاران بازداشت شده، امروز امیدشان برای دیدار با ممنوع الملاقاتی مسوولان اوین مواجه شدند.
پنج شنبه روز ملاقات زندانیان بندهای ۲۰۹ و ۲۴۰ است و در حالی که امروز خانواده ۱۵ روزنامه نگار بازداشت شده براساس اظهارنظر بازپرس پرونده مبنی بر اینکه روزنامه نگاران ممنوع الملاقات نیستند، به زندان اوین مراجعه کردند که از ملاقات آنها ممانعت به عمل آمد.
بی خبری خانواده ها از وضعیت روزنامه نگاران بازداشت شده باعث نگرانی آنها شده است، این در شرایطی است که اتهام روزنامه‌نگاران بازداشت شده در هیچ دادگاهی بررسی و اثبات نشده است. تنها خبر خانواده روزنامه نگاران بازداشت شده تماس های محدودی است که صورت گرفته است.
از جمع بازداشت شده ها تنها مطهره شفیعی دبیر سرویس سیاسی روزنامه آرمان و علی دهقان دبیر سرویس اقتصادی روزنامه بهار آزاد شده اند.
با گذشت نزدیک به دو هفته از بازداشت شبانه و ناگهانی روزنامه نگاران هنوز هیچ مقام قضایی در این باره اعلام موضع نکرده است. نه علت و انگیزه واقعی بازداشت آنها مشخص است و نه توجیه قانونی موجهی برای این کار ارائه شده است. تنها موضع رسمی یکی داستان سرایی های وزارت اطلاعات در دو بیانیه اخیر است و یکی هم خبرسازی های بی محتوای رسانه های امنیتی که همانند بیانیه های وزارت اطلاعات که مملو از توهم و ضد و نقیض است.
با آزادی علی دهقان شمار بازداشت شدگان به ۱۵ نفر به این شرح می رسد: جواد دلیری (سردبیر روزنامه اعتماد)، نسرین تخیری (دبیر اجتماعی روزنامه اعتماد)، ساسان آقایی (دبیر گروه بین‌الملل روزنامه اعتماد)، پژمان موسوی (دبیر رسانه روزنامه بهار)، امیلی امرایی (خبرنگار فرهنگ و هنر روزنامه بهار)، پوریا عالمی (طنز نویس روزنامه شرق)،نرگس جودکی (دبیر اجتماعی روزنامه آرمان)، اکبر منتجبی (دبیراجرایی و سیاسی هفته‌نامه آسمان)، حسین یاغچی (دبیر ادبیات هفته‌نامه آسمان)، صبا آذرپیک (خبرنگار سابق روزنامه اعتماد)، کیوان مهرگان (دبیر سیاسی روزنامه توقیف شده روزگار)، سلیمان محمدی(دبیر سرویس حوادث روزنامه بهار) و میلاد فدایی اصل(دبیر سرویس سیاسی خبرگزاری ایلنا)، فاطمه ساغرچی (سایت جماران) و ریحانه طباطبایی (روزنامه بهار)

Montag, 4. Februar 2013

همنوازی و همخوانی کودکان در شبکه دو سیما که هیچگاه پخش نشد

Conformity and consistency Iran Children There was never aired


داستان محلل ها

می ‌گویند یکی از بزرگان نجف عیال را سه طلاقه کرده بود، دیگر امکان رجوع نداشت، باید محلّلی پیدا می ‌کرد تا خاتون را به عقد خویش درآورد و پس از همبستری، او را طلاق دهد، کاری بس دشوارو پر مخاطره بود، باید کسی می‌یافت که نه خاتون به او دل بندد و نه او به خاتون!

شیخ سردرگریبان به دنبال چاره بود، خاتون جوان و زیبا و گل اندام بود، نکند محلّل جا خوش کند و خاتون را رها نسازد، یا خاتون محلّل را بر شیخ ترجیح دهد! دراین اندیشه بود که صدای انکر الاصوات آب‌حوضی در کوچه پیچید، صدا را به سرش انداخته بود که : " آب حوض می کشیم " خودش از صدایش نتراشیده ترو نخراشیده تر بود، کچل و لوچ و پیس، با قدی کوتاه و چشمانی تنگ ودهانی دریده، دون مایه و بی‌فرهنگ، با پایی لنگ، ازمال دنیا سطلی داشت و یک لولهنگ، آب حوض می کشید، نگاه به اوکفاره داشت و دیدنش درخواب صدقه، شیخ چون ارشمیدس فریاد کرد که یافتم، یافتم و سربرهنه به کوچه پرید، دیگر آب‌حوضی نمی‌دید، او واسطه وصال بود، دراوجمال یارمی‌دید، او را به اندرون دعوت کرد و راز خویش با او در میان گذاشت، گفت :" همیشه تو آب ما می کشی و اینک ما، همیشه یک درهم می ستاندی و اینک صد دینار، اما حواست باشد که زود کارت را بکنی و بروی!"
آب‌حوضی انگار در عرش پرواز می کرد، خانه شیخ را یکی‌ازقصرهای بهشت می‌دید که درغرفه های آن حوریان منتظرند، او که عمری‌عزب بود و معذب و دست درآغوش خویش‌داشت، با خود گفت :" صد دینار هم ندهی در خدمتم! " اما به شیخ گفت:" شما بر من ولایت دارید، امرامر شماست"
القصه، برای اولین بار بود که دلی از عزا در‌آورد و کامروا با صد سکه دینار طلا از خانه شیخ بیرون آمد، سبکبال شده بود، انگار بر بال ملائک قدم می گذاشت، برعمررفته افسوس می خورد و می گفت: " عجب کسب پر منفعتی!"
فردا صبح شیخ با صدای آب‌حوضی بیدار شد، از همیشه سحرخیزترشده بود و صدایش رساتر، اما چیز دیگری می گفت، او داد می زد:
" من یطلب المحلّل؟ "" چه کسی محلّل می خواهد؟" شیخ بیرون آمد و گفت: " این چه بی‌آبرویی است که راه انداخته‌ای؟" آب‌حوضی – ببخشید محلّل– پاسخ داد:"راستش دیدم کارش راحتترودرآمدش بیشتراست،شغلم راعوض کردم! این حکایت روزگار ماست، علماء همه جورش را با این ملت تجربه کرده بودند، 24 سال کابینه در اختیار روحانیت بود، جابجایی سید و شیخ و سید هم جواب نمی داد، سه روحانی این عروس را در کابین خویش داشتند و اینک محلّلی لازم بود با شرایط کذا و کذا! باید آنقدر زشت باشد و زشتی کند که ملت نه تنها دل بر او نبندد که از ترس او به دامان داماد قبل پناه برد، قدرش را بداند و اورا بر روی سر بنشاند، و از سویی کسی باشد که اگر خواست جا خوش کند، زورمان به او برسد و دمش را بگیریم و بیرون بیاندازیمش!
اما امروز محلل جا خوش کرده است و با بزک و دوزک، با دروغ و فریب و با خرج کردن از کیسه شیخ می خواهد دردل خاتون جا بازکند، تازه همکاران سابق را هم دعوت کرده است که بیایید، این شغل راحتتر‌وپرمنفعت تراست وبرای دور بعدهم محلّل‌ها صف کشیده اند.
بیچاره خاتون!!

هموطن همتی باید کرد (فرزندان کورش)

Sonntag, 27. Januar 2013

دو روزنامه نگار در ایران بازداشت شدند

Two journalists detained in Iran
 
گزارش‌ها از تهران حاکی است که میلاد فدایی اصل، دبیر سرویس سیاسی خبرگزاری کار ایران، ایلنا و سلیمان محمدی، خبرنگار صفحه حوادث روزنامه «بهار» بازداشت شده‌اند.همسر فدایی اصل در صفحه فیس بوک خود اعلام کرده است که این روزنامه‌نگار شب شنبه، هفتم بهمن و هنگام بازگشت به خانه توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده و تاکنون خبری از او نشده است. درهمین حال، وب‌سایت کلمه، پایگاه مخالفان دولت گزارش کرده است که سلیمان محمدی نیز شب گذشته بازداشت شده و با وجود پیگیری‌های خانواده‌اش، تاکنون توضیحی درباره دلیل بازداشت این روزنامه‌نگار اعلام نشده است.

چونکه ما تاریخمان بر باد رفت

Historically gone with the wind

چونکه ما تاریخمان بر باد رفت ،
هستی و فرهنگمان بر خاک رفت،
کاوه وآرش همانجا خاک شد،
پهلوان کشورم عباس شد،
جای کوروش را علی آمد گرفت،
کل آن آتشکده آتش گرفت،
رستم و سهراب ها گم می کنیم،
تازی ناموس خود بت می کنیم،
نقش رستم ، تخت جمشید خاک شد،
کربلا و کاظمین آباد شد،
رسم زرتشت را اگر دانی که چیست،
عید ما جشن غدیر و فطر نیست
ای عزیزان جملگی همت کنیم
سنت اعراب خاکستر کنیم